سه سوت – اردلان نقشینه /fa مهندس عمران / برنامه نویس وب Sun, 28 Oct 2018 22:41:16 +0330 fa-IR hourly 1 111137978 بنزین و دلار و پاییز /fa/1391/07/21/%d8%a8%d9%86%d8%b2%db%8c%d9%86-%d8%af%d9%84%d8%a7%d8%b1-%d9%be%d8%a7%db%8c%db%8c%d8%b2/ /fa/1391/07/21/%d8%a8%d9%86%d8%b2%db%8c%d9%86-%d8%af%d9%84%d8%a7%d8%b1-%d9%be%d8%a7%db%8c%db%8c%d8%b2/#comments Fri, 12 Oct 2012 16:59:17 +0000 /fa/?p=450 سوت اول: بنزین لیتری ۵۰۰۰ تومان!

قیمت امروز بنزین در تمام کشورهای دنیا را می توانید در اینجا ملاحظه کنید. همانطور که می بینید ایران ارزان ترین سوخت را به شهروندان (و احتمالا قاچاقچیان) عرضه می کند. البته بعد از کشور هایی که انقدر مصرفشان پایین است که قیمت بنزین چندان تفاوتی برایشان ایجاد نمی کند. خب تا اینجای کار شاید شما را خوشحال کند و بگویید که لااقل در یک چیز خوب هم اولیم! گرچه اینهایی که کل عمرشان را در دانشگاه های داخل و خارج تلف کرده اند و یک الی چند مدرک دکترای غیرجعلی گرفته اند مدام تاکید می کنند که این یارانه زیاد سوخت اثرات مخربی روی اقتصاد ما دارد (و البته تلاش برای توقف ناگهانی آن اثرات مخرب تر). خلاصه همین یک عامل خوشحالی مان را هم این کارشناسان می خواهند از ما بگیرند.

ما گفتیم، حالا که هیچ کس به حرف های این کارشناسان گوش نمی دهد، لااقل ما یکم گوش دهیم که این بنده خدا ها هم سرخورده نشوند. می خواهیم اندکی تصور کنیم اگر یارانه بنزین در ایران را بردارند و قیمت آن را آزاد کنند چه می شود. اول باید قیمت ریالی واقعی بنزین را حساب کنیم. میانگین قیمت بنزین در کشورهای دنیا چیزی در حدود ۱٫۵ دلار است. قیمت دلار هم فعلا در هیچ منبع و سایتی در دسترس نیست، اما از برخی منابع دانشگاهی (دوستانی که قصد دادن تافل و آیلتس و GRE و اپلای و دُم را روی کول انداختن و دِ در رو دارند) شنیده ایم الان زیر ۳۵۰۰ تومان جایی دلار نمی فروشند. حالا ما به پایین قیمت را رند می کنیم و می شود از قرار لیتری ۵۰۰۰ تومان ناقابل. برای نوادگان ما که سالها بعد اینجا را میخوانند بگویم، الان قیمت ۶۰ لیتر بنزین ماهانه لیتری ۴۰۰ تومان است و باقی اش ۷۰۰ تومان.

منِ نوعی با استفاده نسبتا کمی که از ماشین کم مصرفم می کنم به طور میانگین ماهی ۸۰ لیتر مصرف دارم. که می شود ۴۰۰ هزار تومان. لذا ماشین را می بوسیم می گذاریم در هوای آزاد بچرد. می روم سراغ تاکسی. دیری نمی پاید که کرایه از اینجا تا مترو هم از ۴۰۰ تومان می شود ۵۰۰۰ تومان. لذا ما بیش از پیش نیاز به ورزش را در خود حس می کنیم و صبح ها تا مترو می دویم. اگر خدا بخواهد مترو دیگر گران نمی شود و در نهایت بدون نیاز به فروختن ساعت و موبایل و کیف و کفش و لباس و کتاب هایم به دانشگاه می رسم. اما با این کرایه تاکسی احتمالا کسانی که مسیرشان نه مترو خور است و نه قابل پیاده روی به مشکل بر می خورند. بسیاری به دوچرخه رو می آورند. اتوبان های سربالایی را می بینی که عده زیادی با دوچرخه کل اتوبان را بسته اند و با سرعت ۵-۱۰ کیلومتر در ساعت با حالتی که جان صاحبشان از دماغش دارد درمی آید در حال حرکت اند و راه را بر ماشین های پشتی هم بسته اند. آن ماشین های پشتی ام که اکثرا نماینده و کارخانه دار و فلان و فلان هستند زود دادشان در می آید، دیده اید که، جوشی اند بنده خداها. در لاین مخالف هم که سرپایینی ست، در هر ثانیه چند دوچرخه با سرعت بالا می روند اندرون صندوق عقب ماشین جلویی. بالاخره سرازیری ست و دوچرخه سواران میخواهند به سبک رانندگی سابق خود با لایی کشی و سرعت زیاد و بدون استفاده از ترمز به خانه برسند. در اتوبان های بدون شیب وضعیت مثل حالاست، فقط اکثر وسایل نقلیه به دوچرخه تبدیل شده اند. سنت لایی کشی و بوق بوق و غیره هم با دوچرخه ها ادامه پیدا می کند. این وسط هم عده ای پیدا می شوند که باتری و ضبط و باندی دوبرابر دوچرخه شان نصب کرده اند و صدای ضبط را بلند می کنند و با عینک آفتابی روی پیشانی برمی گردند با لبخند ملیحی ما را نگاه می کنند. البته منِ سیبیل کلفت نوعی را نه، بقیه را.

حمل و نقل عمومی مان که همین حالا هم از اشباع گذشته. آن موقع احتمالا صف اینور خط BRT تا آنور خط رفته است. از طرف دیگر بس که تقاضا برای دوچرخه بالا رفته احتمالا دوچرخه نایاب و بسیار گران می شود. لذا مردم به پیاده روی روی می آورند. مغازه ها جنس ها را از بازار بار می کنند می آورند که بخاطر قیمت بنزین در نتیجه این روند قیمت کالاها چند برابر می شود؛ کم کم مردم تصمیم می گیرند خودشان به بازار بروند و اقلام ضروری خود را تامین کنند. البته کم کم تا کارخانه های تولید کننده هم خواهند رفت. نتیجتن به حمدلله چاقی از تهران ریشه کن خواهد شد و همه خوش هیکل و مُدل می شوند. البته اگر فیس بوک را بگردیم می بینیم که همه مدل هستند، اینطور که به نظر می آید همین حالا هم چاقی ریشه کن شده.

بس که استفاده از ماشین کم شده هوای تهران پاک و تمیز شده و تلویزیون و شبکه خبر روزی هزار بار این خبر میمون را به مردم تهران مژده می دهند. علاوه بر این بخاطر برداشته شدن یارانه بنزین سالانه حدود ۳ هزار میلیارد تومان از مخارج کشور کم شده که جای بسی خوشحالی ست. لذا اگر سالی یک رئیس بانک ملی به غرب صادر کنیم یر به یر می شود و هیچ مشکلی پیش نمی آید.

می توانم حالا حالا ها برایتان تعریف کنم اما مجالش نیست. ضمنا اینهایی که گفتم همانطور که میدانید فقط محض شوخی بود، وگرنه تاثیرات چنین تغییری آنقدر زیاد است که اینهایی که گفتم هرگز رخ نخواهد داد. خواستیم در اوضاع قمر در عقرب فعلی یک شوخی ای کرده باشیم، گفتیم الان تا در چیزی کلمه “دلار” نباشد کسی گوش نمی کند، لذا یک “دلار”ی هم در آن چپاندیم.

سوت دوم: “به کجا چنین شتابان؟ … ریال از دلار پرسید!”

ابتدا سوت دوم این پست را ببینید. آن زمان که آنرا نوشتم دلار حدود ۱۳۰۰ تومان بود. خداوکیلی اگر آن زمان حس پیشگویی ام می گفت که این تازه شروعش است و ۹ ماه دیگر ماحصلش زاده می شود به حس و عقل و همه چی ام شک می کردم.

سوت سوم: پاییز

پادشاه فصل ها بالاخره از راه رسید و الان که تایپ می کنم قطرات اولین باران پاییزی به لبه پنجره اتاقم می خورد و عطر و صدایش را حس می کنم. رعد و برق های شدیدی هم گاهی می زند که دیدنی است. این تابستان با همه تابستان های عمرم فرق داشت. پاییز و زمستان و بهار آتی هم همینگونه خواهند بود. سال بعد اتفاقات مهمی می افتد و مسیر زندگی ام حتما تغییر خواهد کرد. هیجان زده ام. سه ماه پیش آخرین پست را در وبلاگم زدم و وقفه ای طولانی داشتم تا این پست. علتش هنوز هم -همانطور که در پست های اولم گفته بودم- این است که بسیاری از حرف هایم را فعلا نمی توانم بزنم. علاوه بر این وقت اضافه ای هم برای نوشتن گیرم نمی آید و مدام درگیر درس و کارهای دیگرم هستم. بیش از این سرتان را درد نیاورم. فعلا بدرود
autumn-tehran

]]>
/fa/1391/07/21/%d8%a8%d9%86%d8%b2%db%8c%d9%86-%d8%af%d9%84%d8%a7%d8%b1-%d9%be%d8%a7%db%8c%db%8c%d8%b2/feed/ 3 450
هوا و دلار و درس /fa/1390/10/01/%d9%87%d9%88%d8%a7-%d9%88-%d8%af%d9%84%d8%a7%d8%b1-%d9%88-%d8%af%d8%b1%d8%b3/ Thu, 22 Dec 2011 10:22:58 +0000 /fa/?p=288 سوت اول: آلو[سرفه]دگی[سرفه] ه[سرفه][سرفه]وا

این روزها آلودگی هوا علاوه بر تهران به تبریز و اصفهان و اهواز هم رسیده و مردم را کلافه کرده. اگر آلودگی هوا هم مردم را کلافه نکند، راهکارهای مسئولین حتما خواهد کرد! در اصفهان که طرح زوج و فرد گذاشته اند. در تبریز و اصفهان مدارس را تعطیل کرده اند. در تهران مراکز صنعتی را چند روزی تعطیل کرده اند. یکی از مسئولان دولتی هم راهکار داده اند که از طریق ایجاد تغییرات دمایی -به صورت مصنوعی- در اتمسفر جابجایی ایجاد کنیم تا وارونگی هوا از بین برود و آلودگی هوا پَــر! نگارنده ای در روزنامه همشهری امروز آمده با محاسبات نشان داده تولید انرژی که برای این راهکار مورد نیاز خواهد بود ۲۵۰۰۰۰ نیروگاه برقی بیشتر نمی خواهد! لذا همه انگشت به دهان مانده اند که چرا این راهکار زودتر به ذهن شان نرسیده! الکی می روند دنبال کنترل آلودگی تولید شده توسط خودرو ها و توسعه حمل و نقل عمومی و غیره. البته فعلا که بودجه به یارانه و حمل و نقل عمومی و این خرج های اضافه نرسیده و ما با همان آلودگی هوا و طرح ترافیک و زوج و فرد و جریمه های ۲۰۰ هزار تومانی جدید خوشیم. من پیشاپیش از همین تریبون مراتب تشکر و قدردانی خودم را به ابرهای عزیزی که احتمالا جمعه یا شنبه چند قطره ای بر تهران خواهند بارید اعلام می کنم.



سوت دوم: به کجا چنین شتابان؟ … ریال از دلار پرسید!

شنبه با کسی صحبت می کردم که اندک سرمایه ای داشت و می خواست بریزد در کاری. گفتم حال داریا! بجای این همه دوندگی و زحمت برای راه اندازی و مدیریت آن کار بیا و سرمایه ات را دلار کن. ۳ روز بعد خودم انگشت به دهان ماندم از قدرت پیشگویی ام! دلار یکهو ۱۵۰ تومان گران شد و اگر آن دوست به پیشنهاد من گوش داده بود سه روزه چند میلیونی کاسب شده بود. کاسبی حلال و بی زحمت و بی دغدغه! حالا ما که نه سرمایه ای داریم و نه نیازی به خرید دلار، اما این موضوع برای ما هم شده قوز بالا قوز. دوستمان می خواهد برایش لپ تاپ بگیریم، قیمت ها کشیده بالا و خیلی مغازه ها هم می گویند فعلا نمی فروشند. کالاهای وارداتی دیگر هم همینطور. قیمت ها هم که دارند همچنان می تازند و چهارنعل بالا می روند. خدا عاقبت ما را به خیر کند.

 

سوت سوم: ملالی نیست جز…نزدیکی امتحانات

من نمی دانم، نانم نبود، آبم نبود، مشکلاتم نبود، دغدغه های فکری ام نبود، ضیق وقتم نبود، چیَم نبود که آمدم شریف! هر استادی نوازنده ماهری ست که ساز خودش را به نحوی یکتا می زند. یکی امتحان پایان ترمش را می اندازد ۲۰ روز قبل از امتحانات دیگر، آن یکی می اندازد ۱۰ روز بعد از امتحانات دیگر. لذا این می شود که ما یک ماه و نیم امتحانات پایان ترم داشته باشیم. اگر فقط همین بود که خوب بود. امتحانات میان ترم هم به همین روال پیش رفت و ما از یک ماه و نیم پیش تا ۳ روز قبل از اولین امتحان پایان ترم، میان ترم می دادیم. ۳ ماه امتحان پشت سر هم!

]]>
288